شیش ماهه هر ماهش برای لشکر بسه شیش لشکر سرتاسر خب براش یه اصغر بسه تو دلش یه سرزمین زد واسهی بقای دین زد تشنگی بهونه بودش پرچمِ کُفرو زمین زد مثل حیدر باوقاره مثل شاه تیغِ علامت استواره علیاکبر، علیاصغر شیر، شیرِ کوچیک و بزرگ نداره حریف میطلبم از بغل بابام حریف میطلبم هیشکی نمیگیره جام حریف میطلبم هیشکی حریفم نیست هیشکی حریفِ این تنِ نحیفم نیست کعبه صفا مَروِه دور تو میگرده سلاحِ تو گریه پس صفا هرچی مَرده تو خودِ قرآنی دستِ بابات رَحله خب اینکه علی باشی برای تو سَهله