(شب هفدهم) در مجلس ما یار نیاید که بیاید

(شب هفدهم) در مجلس ما یار نیاید که بیاید

[ حاج منصور ارضی ]
در مجلس ما یار نیاید، که بیاید
دلدار به دیدار نیاید، که بیاید؟

سلطان به گداهای در خویش بنازد
بی‌چاره به دربار نیاید، که بیاید؟

دور تو شلوغ است، مگر که همه پاکند
پیش تو گنه‌کار نیاید، که بیاید؟

بر ژاق شفاخانه نوشتند کریمان
بیمار و گرفتار نیاید، که بیاید؟

(بالا سر نوکر، دم تشیع جنازه
ارباب وفادار نیاید، که بیاید)۲

این برده‌ی بازار نجف، دلهره دارد
حیدر سر بازار نیاید، که بیاید؟

(سرمست علی هستم و چاه شب بدرش
آن ساقی کرار نیاید، که بیاید؟)۲

لب تشنه‌ی ان تشنه لب آب فراتم
سقا دم افطار نیاید، که بیاید؟

با سر به زمین خورد و دل خیمه به هم ریخت
ای مشک علمدار نیاید، که بیاید؟

وقتی سر ناموس علی معجر پاره است
عباس در انظار نیاید، که بیاید؟

نظرات