سلام بانو، سلام کوثر

سلام بانو، سلام کوثر

[ حسین قربانچه ]
[  (سلام بانو، سلام کوثر 
سلام زهرا، سلام مادر )۲

لایق نبودم، من و خودت تو این روضه‌ها کِشوندی
ممنونم ازت، من و به فاطمیه بازم رسوندی

میسوزه دلم، من و تو پشت در با خودت سوزوندی
(هر چقدرم گریه کنم، برای تو بازم کمه)۲

فاطمیه برای ما مثل خود مُحَرمه
( سیدتی یا فاطمه )۸ ]

(سلام زخمی، سلام خسته)۲
چرا پلکت شده بسته، شده بسته

( مردم زدنت، چی شده از علی رو میگیری حالا
بدجوری زدن، علی دیگه سرش رو نگیره بالا

گوشواره کجاست؟، چرا فاطمه بی‌پاسخِ سوالا)۳

(خبر داری که نمیدن، جواب سلامِ حیدر رو)۲
دلم میخواد میام خونه، خودِ تو وا کنی در رو 

(سیدتی یافاطمه )۸

سلام گریه، سلام بستر 
علی افتاد، (دیدی آخر)۲

این زخما چقدر کاری بوده که زهرا بلنده آهش
پیچیده تو شهر، تمومه کارِ خانومه پابه ماهش

کرب‌وبلا از کوچه‌های مدینه میگذره آهِش
سَر که میره به نیزه‌ها، تن که می‌مونه زیر پا

زینب میفته یاد اون در و چهل‌تا بی‌حیا
( سَیدنا المظلوم حسین )۶

عَلی وَ صَلَی اللهُ عَلَی الباکین عَلَی الحُسین

نظرات