(روی بام دارالاماره دلم بیقراره برا کاروانی که شیرخواره داره)۲ اینجا نور حق بی فروغه گذرها شلوغه (نیا یبن الزهرا که حرفا دروغه)۲ چشای هرزه توی کوفه، چه بسیاره اصلا کوفی فقط دنبال آزاره (شنیدم که به فکر غارتن اینا درار از گوش دخترها تو گوشواره)۲ (چشمامو این غصه تر کرد اگه میشه، آقا برگرد)۲ آقا برگرد... اینجا میشه زینب معذب نیا جونِ زینب (چی میشه حسین جان که برگردی امشب)۲ غیر تو مردی ندیدم چه زجری کشیدم چقدر سخته غربت (خدایی بریدم)۲ (پیچیده بین کوفه با علمداری میدونن که به همراهت پسر داری)۲ برای اکبرت نقشه تو سر دارن به والله کار ایناس مردم آزاری میخونم با چشمای خیس رحمی توی دلهاشون نیست برگرد آقا...