دل قرار میخواد، پاییز بهار میخواد صید توام آقا، صیاد شکار میخواد تو مثه امام حسین، منه بی کسو توی کشتیِ خودت، سوار میکنی من با اینکه از خودم، فرار میکنم تو منو برا خودت، شکار میکنی کویرم، که تشنهی باران رحمتم و باران، فقط تویی یا صاحب الزمان رأیت، منم که شدم صاحب کرم و سلطان، فقط تویی یا صاحب الزمان ای دفع بلایا، ای گنج عطایا سلطان رئایا، حجت ابن الحسنه کشتی نجاتم، خیر و برکاتم مزد زحماتم، حجت ابن الحسنه یا مهدی ادرکنی... (بی تو اجل میخوام، با تو عسل میخوام آغوشتو وا کن، آقا بغل میخوام) ۲ (تو همیشه خودتو فدا میکنی من اگه برات یه ذره تب میکنم آره نون پدرم حلال بوده چون)۲ اسمتو که میشنوم ادب میکنم چه خوبه، که امشبو حاجت روا بشم2 بیا و، ز بند تعلق رها بشم من اینجام، که از تو بگیرم براتمو ایشاالله، که زائر کرببلا بشم از خان کرامت، میریزه محبت چون صاحب دعوت، حجت ابن الحسنه امشب دل مسته، همیشه خجسته چون کربلا دسته، حجت ابن الحسنه یا مهدی ادرکنی...