مسعود پیرایش

در نگاهش تبسم باران

306
3
در نگاهش تبسم باران، در وجودش صلابت دریا
مرد پاکی به نام روح الله، پسر خانواده‌ی زهرا

عزم او، عزم حیدر کرّار، نهضتش نهضت حسینی بود
روشنابخش خانه‌ی خورشید، رهبر عاشقان، خمینی بود

شاخص اصل انقلابی‌ها، قبله‌گاه تمام یاران بود
کعبه‌ی مردمان مستضعف، قلب ایران ما ، جماران بود

آن‌که با جلوه‌ی مسیحایی، زنده کرده تمام امّت را
رهبر لاله‌های جان بر کف، داده معنا قیام امّت را

آن گذر کرده با دلی آرام، آن سفر کرده با ضمیری شاد
انتظار فرج مرامش بود، فرج یار و نیمه‌ی خرداد

آن عزیزی که در شب حجرت، آمد، امّید ناامیدان شد
آن امامی که لحظه‌ی طوفان، اسوه‌ی تک تک شهیدان شد

آن قیامی که نیمه‌ی خرداد، نقطه‌ی عطف انقلاب است و
در مسیر کمال این هجرت، تن نداده به هیچ بن بست و

در مسیر تعالی این راه، شب هواخواه نور می مانَد
مکتب انقلاب روح الله، تا سحر، تاظهور می مانَد

یاد روح خدا بخیر، که گفت، در بلا تکیه بر خدا داریم
غم نداریم تا که در بحران، روضه‌های حسین را داریم

یاد روح خدا بخیر، که او، یک نشان از پیام صادق بود
صادقانه همیشه شاگردِ، درس‌های امام صادق بود

از مدینه به سینه غم دارد، پیر مردی که بی عصا می رفت
آه، شیخ الائمه‌ی عالم، بی عمامه ز کوچه‌ها می رفت

آتش در، چه کرده با قلبش، بین شعله به یاد مادر بود
دستِ بسته به روی خاک افتاد، با دل خسته یاد حیدر بود

پیر مردی که در تمامی عمر، هر نفس محضر خدا می‌رفت
ناله‌ی یاحسین سر می داد، با همین ناله کربلا می رفت

پیرمردی ته گودال زمین گیر شدو
پیرمردی وسط کوچه به یادش گریان

السّلام ای امام عاشورا، ای که خدّالتّریب گودالی
السّلام ای سلام آلُ الله، ای که شیبُ الخضیب گودالی

نیزه می‌رفت و بر می‌گشت، چشماش باز و بسته می‌شد
هر کس تو مقتل می‌اومد، اینقد می‌زد خسته می‌شد

زود راحتش کنید، رو تنش پانزارید کمتر اذیتش کنید
پیراهنش رو نه، میدونید کیه می‌خواید هتک حرمتش کنید
ای نا مسلمونا، باید اول بکشید بعد غارتش کنید

نه تنها تیر و تیغ و نیزه بوده، سر پیراهنت هم جنگ بوده
ولی شرمنده زینب دیر فهمید، که انگشتر به دستت تنگ بوده

حسین جان...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش