دارم من میام با اشک چشام عمو جون یکم دیگه طاقت بیار شدی بی پناه توی قتلگاه تورو دوره کردن یه مشت نیزه دار عمو طاقت بیار یه نامرد شکست نیزشو تو تنت یکی خیره مونده به پیراهنت یکی فکر دزدیدن خاتمه یکی هم داره میکشه جوشنه (عمو کشتنت عمو کشتنت عمو کشتنت)۲ فدا غربتت روی صورتت بمیرم میبینم خون اصغره رو خاک میشینم دارم میبینم مزاحم شده نیزه تو حنجرت عمو جون پاشو دست من رو بگیر دارن پشت و روت میکنن پاشو که هنوز نقشه دارن برات وگرنه تنت میشه مثل حصیر تو بارون تیر داره میشه دیر عمو جانم اگر این است تاثیر شنیدن شنیدن کی بود مانند دیدن؟