خدا روشکر که زندهام دارم میبینم که مهمون ماه تو شد، دل حزینم بازم شبا میام توو مجلس مناجات کنار سفرهی محبّتت میشینم (من و قبول کن ای خدای من آغوشتو وا کن برای من)۲ نگاه نکن به اون همه عصیان (نگاه بکن به گریههای من)۲ (الهی العفو، ای خدای من)۴ یه ساله که منتظر ماه تو هستم به دامن مغفرتت بلنده دستم اومدم اعتراف کنم یه عمره که من خوردم نمک امّا نمکدون و شکستم (بیا ولی ردم نکن حالا، حالا که مهمون توام اینجا)۲ خودت من و توبه بده حقِّ (اون بازوی شکستهی زهرا)۲ (الهی العفو، ای خدای من)۴ درد کمر از فاطمه امون گرفته با اشک چشمش دل آسمون گرفته توو بسترش افتاده و با درد پهلو برای غربت علی زبون گرفته (رو دست و صورتم حنای تو با پسرم شدم فدای تو)۲ تا دست بستهی تو رو دیدم همونجا من مردم برای تو .. درد من از فشار در و زخم سینه نیست این غصّه میکشد که غریب است شوهرم