جگرت آب شد از شدت گرما، چه کنم روی دستم نکن اینقدر تقلا، چه کنم آب از کافر اگر خواسته بودم، میداد و تار صوتی آتش گرفته میفهمد که آمده چه بلایی سر صدای رباب کافیاست در روضه بگویند آه رباب از ما دو قطره اشک گرفتن، چه راحت است تیری هجوم برد، گلاب از گلی گرفت این تیر حرمله، چقدر بی نزاکت است با دو انگشت هم این حنجره میشد پاره چه نیازی ...