جلوه‌ای از رخ معشوق به ما تابیده

جلوه‌ای از رخ معشوق به ما تابیده

[ حسین طاهری ]
جلوه‌ای از رخ معشوق به ما تابیده
نوری از جنس خدا در همه‌جا تابیده
مکّه روشن شده خورشید حرا تابیده

ای خدیجه پدرفاطمه آمد صلوات
دست پر آمده امروز محمد صلوات

آمد از سمت حرا نور نبوت به جبین
آمد از سمت حرا قاری قرآن مبین
آمد از سمت حرا مرد پیام آور دین

او که مسرور می‌آید شده پیغمبرمان
اَشهَدُ اَنَّ مُحمَّد شده پیغمبرمان

او که از روز نخستین و ازل احمد شد
او که در غار حرا منتخب ایزد شد
شد حرا میکده‌اش مست می سرمد شد

جبرئیل آمده و جام نبوّت در دست
تا که با خواندن قرآن نبی گردد مست

نزد او چهره‌ی ابلیس حضیض است چقدر 
وحی از غنچه‌ی لب‌هاش عزیز است چقدر
این نبی نزد خداوند عزیز است چقدر

خاص بوده که به او سوره‌ی کوثر دادند
خوش به حالش که به او حیدر صفدر دادند

او رسول است و شده حرف حسابش قرآن
هدیه‌اش بر همه توحید پرستان ایمان
آمده تا که بسازد زگل ما انسان

ما اگر ماه خدا ماه محرم داریم
از سر سفره‌ی پیغمبر خاتم داریم

مصطفایی که بجز زجر ز کفّار ندید
از ید بولهب مکّه کم آزار ندید
دور خود یار بجز حیدر کرار ندید

روی غم‌هاش بجز فاطمه مرهم نگذاشت
سنگ دشمن به لبش خورد ولی کم نگذاشت

آمده تا که بتی قبله‌ی مردم نشود
کعبه از لات و هُبَل غرق تعلم نشود
کعبه خود سنگ نشانی‌ست که ره گم نشود

به خداوند به قرآن و به جان ثقلین
قبله‌ی اصلی عشاق جهان است حسین

زینت دوش نبی کیست اباعبدالله
دین ناب نبوی چیست اباعبدالله
غیرحق فانی و باقی‌ست اباعبدالله

این حسین کیست که عالم همه دیوانه‌ی اوست
این چه شمعی‌ست که جان‌ها همه پروانه‌ی اوست

نظرات