حاج جواد حیدری

جز عشق در شریان ما جریان ندارد

664
12
جز عشق در شریان ما جریان ندارد
جریان ما با خون او ‍ایان ندارد

ابریم و سرشار از طراوت از ترانه
شور و سرور اشک را باران ندارد

اینک جهان جمع اند تحت قبه او
اینقدر کعبه خادم و خواهان ندارد

دلنگ‌ها با یکدگر دلگرم هستند
جامانده جز جامانده پشتیبان ندارد

دست کریم او به انگشت گدا خورد
شیرین تر از این لحظه را دوران ندارد

دل را نباید پس بگیریم از جنابش
در پیشه ما از ضرر جبران ندارد

هربار از جان مایه بگذار ای عزادار
آدم به فردای خود اطمینان ندارد

ناگهان بانگی بیامد خواجه مرد
شاید دگر این میکده را درک نکردم

--------------------------------------------

در بهار زندگی رنگ خزان را دیده ای
هرچه را مقتل روایت کرده آن را دیده‌ای

ما چه می‌دانیم شاید درد دل ها کرده‌ای
در بقیع‌ات هر زمان صاحب زمان را دیده‌ای

سوز زهر آتش به جانت زد ولی در کودکی
تشنه لب سوزان ترین روز جهان را دیده‌ای

روز عاشورا میان خنده های کوفیان
ناله پیری به بالین جوان را دیده‌ای

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش