جایِ بغلِ رباب ببین کجایی قندِ عسلِ رباب رو نیزههایی کوچیکه سرِت با طناب میبندَن ببین به مادرِت جماعتی میخندن تو نِی سواری ،منَم پیاده ببین کیا کنارِ منن این حرمله با ،سنان و خولی با کعب نِی من و میزنن (لالا ،لالایی)۴ ای کاش نمیدیدم کنارِ مَحمِل گهوارَت و دزدیدن همین اَرازِل بلایِ جونِ من ،خونِ قُنداقهات شد ریختن توو حرَم ،خیمهمون غارت شد تو هر چی داشتی ،ازم گرفتن یه مادرم که بی پسرم ببین چه وضعی درست شد اینجا یه مَحرَم هم نموند توو حرَم (لالا ،لالایی)۴