حاج اسلام میرزایی

تو صحرایی هنوز

1887
12
تو صحرایی هنور
بی‌کفن تو گودال تنهایی هنوز
تشنه لب بین دو دریایی هنوز
تو صحرایی هنوز

زیر و رو شد تنت
پاره‌پاره شد با نیزه پیرهنت
یه جماعت پیش چشمام کشتنت
زیر و رو شد تنت

نامرتب شدی زیر پای مرکب حسین
وای از بی تو امشب حسین

حسین آقام آقام آقام...

هرکی از راه رسید
روی جسم تو با چکمه می‌دوید
به سر و روی تو خنجر می‌کشید
هرکی از راه رسید

گریه کردم برات
تا دیدم سمت خیمه مونده نگات
من فدای خشکی روی لبات
گریه کردم برات

چی به روزت اومد زیر تیغ و دِشنه حسین
با لب‌های تشنه حسین

حسین آقام آقام آقام...

مادر می‌زد صدا
پسر من ذبحت کردن از قفا
چی شده افتادی زیر دست و پا
مادر می‌زد صدا

رفت از حال مادرم
تو رو دید تا توی گودال مادرم
تو رو دید هستی تو جنجال مادرم
رفت از حال مادرم

همه رفتن ولی من موندم کنار تنت
باز زخم روی گردنت

حسین آقام آقام آقام...

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش