ترسم كه اشك در غم ما پرده در شود وين راز سر به مهر به عالم ثمرشود گويند سنگ لعل شود در مقام صبر آري شود وليك به خون جگر شود *** در صف حشر با خطي از نور مينويسم به روي سربندم يار بيدستيام امام رضا است همه ی هستيام امام رضا است