
به پا خیزید ای مردم که وقت سوگواری نیست ندارد بهرهای از زندگی، خونی که جاری نیست به پا خیزید باید بغض را در زخم حل کردن که جنگ است و نباشد فرصت زانو بغل کردن حیدر حیدر حیدر... محرم آمده خون میچکد از زلف پرچمها آی محرم آمده ای عاشقان،از آن محرمها آی محرم آمده بر شیشهی شب سنگ میکوبیم و ما بر طبل ماتم نه به طبل جنگ میکوبیم حیدر حیدر حیدر... بخوان قرآن و پیدا کن خدا را در بزنگاهش ببین نصرُ مِنَ الله است و در ان تنصروا اللهش بگو با آنکه در این بُرهه حیران و هراسان است که پیروزیِ ایمان وعده قطعی قرآن است حیدر حیدر حیدر... حسین بن علی پیراهنی از فتح بر تن کرد و او تکلیف عالم را به روی نیزه روشن کرد حسین آمد که دل خالی شود از ناامیدیها دو صف کرده است دنیا را حسینیها یزیدیها حیدر حیدر حیدر... خیال ما ز پایانِ خوشِ این جنگ آسوده است که پیروزیست هرجایی که امت با ولی بوده است در این میدان اگر تنها اگر زخمی ولی هستیم که تا جان در بدن داریم با سید علی هستیم حیدر حیدر حیدر... برایم آخرِ این ماجرا روشن چنان روز است که در این جنگ قطعا خونِ حاجی زاده پیروز است حیدر حیدر حیدر... به نام نامیِ حیدر نبرد آغاز میگردد علی با ذوالفقار خود به خیبر باز میگردد بگو فرعون را موسی به سوی نیل میآید علی با ذوالفقار خود به اسقاطیل میآید حیدر حیدر حیدر... اگر دنیا هم آید پشتتان ما پنج تن داریم شما سنگرشکن دارین ما خیبرشکن داریم حیدر حیدر حیدر... در آن طوفان پایانی در آن پایان طوفانی اگر که شاهنامه خوانده باشی خوب میدانی تَهِ این ماجرا پایان رزم رستم و دیو است از این پس یک هدف داریم آن قلب تلآویو است حیدر حیدر حیدر...