بسمالله بهنام شاه نجف قربون مرام شاه نجف هر کس با کسی تو دنیا خوشه من هستم غلام شاه نجف علی هم شاهی و هم سَروری دل از دلداده میبَری الحمدالله که شده نسل اندر نسلم حیدری عشق من و تو چه ماجرایی دارد این قصّه عجب شاه و گدایی دارد من بین صفا و مروه هم میگویم ایوان نجف عجب صفایی دارد علی مولا یا حیدر... ای جانم به ربّنای علی اسم اعظمه ندای علی پیغمبر شنیده وقت عروج صوت حق را با صدای علی علی ذکر بر دردم مرهمه، معیارِ ایمان همه آرامِ جانِ مصطفی، روح و ریحانِ فاطمه نازد به خودش خدا که حیدر دارد دریای فضائلی معطّر دارد همتای علی نخواهد آمد به جهان صدبار اگر کعبه تَرَک بردارد علی مولا اسدالله... هستِ عالمی زِ هستِ علی چشم کائناته مستِ علی پیغمبر میگفت وقت نَبَرد ای جانم به ضرب شست علی علی پهلوان هر کارزار، تنها بازوی کردگار در وصف شمشیرِ علی، لا سَیفَ اِلّا ذوالفقار فرمود رسول قادر لَم یَزلی در شأن وصّی خویش با صوت جلی أفضل بُوَد از طاعت کلّ ثقلین یک ضربت روز خندق از دست علی
عالی عالی عالی