بدون حب شما عشق روبه فرجام است

بدون حب شما عشق روبه فرجام است

[ علی اکبر حائری ]
بدون حُبّ شما عشق رو به فرجام است
جوان نجف که نبیند جوان ناکام است

علی امام من است و منم غلام علی
هزار جان گرامی فدای این نام است

ای مستِ نجف، عاشق اینه بره پیوسته نجف
نمیشه از دست گدا خسته نجف
هر چی که بخوای علی تو وظیفش داره

ماه نجف، حال همه خوبه توی راه نجف
همه می‌دونن که شهنشاهِ نجف
کلید آسمونارو توی کیفش داره

پس مست بشید برید رو ابرها
به روی عرش اعلی درِ خونه‌ی زهرا
بالا بالا بالا بالا بالا

پابست بشینید جلوی در 
مثل قند مکرّر هِی بگید با قنبر
مولا مولا مولا مولا مولا

حیدر شمعه و منم پروانه 
مولانه علی علی مولانه

ای دُرّ نجف، رفت تو دست هر کی شد حرّ نجف
خوب نفسِ شیطونو می‌بُره نجف
واسی همینه حلال‌زاده دورِ علیه

کرده نجف، مردمو سرمستِ ابرمرد نجف
هِی بخوره، تو سرشون درد نجف
به کوریِ سه نفریشون علی اولیه

نهج‌البلاغه شد کلامش، کلّ خلق رامش
وادی‌ُ السّلامش شروع یک تولد دوباره‌ست
سوره به سوره کلّ قرآن
اومده به ایران با دست حسن جان

(حسن مولا)

نظرات