مسعود پیرایش

بازم دوباره دل تا مدینه زائره

1469
3
بازم دوباره دل تا مدینه زائره
انگاری باز مسافره
تو سینه دل آروم نداره

بازم مدینه و غم و غُصه‌ی مردِ بی‌حرم
من غُصه‌دار غربت و غمِ عزای باقرم

قبر تو بی‌چراغه و هیچ کسی نیست بالا سرت
تو هیئت بهشت برات روضه گرفته مادرت

غریب آقام (4)

آتیش گرفته آقا تموم پیکرت
زخمی شده بال و پرت
از زهرِ کینه بی‌قراری

از بغض و کینه‌ی شام نمونده جونی به تنت
خونِ جگر داری به لب، پُر خون شده پیرهنت

اگه چشات بارونیه از شعله‌یِ زهرِ جفا
ولی به سینه می‌زنی برا غریبِ کربلا

غریب آقام (4)

خاطره دارم از سوزِ زخمِ سلسله
از خنده‌های حرمله
از خاطرات کوفه و شام

سرایِ روی نیزه رو دیده با چشمای تَرش
آتیش زدن به خیمه‌ها آتیش گرفت بال و پرش

دیده به روی نیزه‌ها رأسِ پُر از خونِ عمو
کبودیِ سه ساله‌ای که خورده سیلی از عدو

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش