ای سحر نجات من

ای سحر نجات من

[ حاج مهدی سماواتی ]
ای سحر ده نجات من
ولایت تو یار من

صحن نو و عتیق تو
کعبه و کربلا رضا

جانم رضا جانم رضا 
ای جان جانانم رضا...
***
زیارتت به دین من
زیارت خدا رضا

تو و کرامتت مرا
ز خود مکن جدا رضا

جانم رضا جانم رضا
ای جان جانانم رضا
****
ناز کنم به سلطنت
اگر تو را گدا شوم
نه لایقم گدات شوم
گدات را فدا رضا

چه می‌شود قبول تو
به خاطر خدا شوم

نه تو ز من جدا شوی
نه من ز تو جدا رضا

جانم رضا جانم رضا
ای جان جانانم رضا
****
اعلی اعلی  سنای تو
ذکر علی الدوام من

رئوف من عطوف من
امید من امام من

به غرفه‌های مرقدت
خورده گره ز مام من

لحظه به لحظه دم به دم
بر حرمت سلام من

در حرَمت گرفته‌ام
ذکر رضا رضا رضا

جانم رضا جانم رضا 
ای جان جانانم رضا...
****
دل که شد از آه من
ساعقه‌اش می‌کنم

شعله‌ی جانسوز بی
ساعقه‌اش می‌کنم

هر که شود زائرم وقت خداحافظی
تا در باغ بهشت، بدرقه‌اش می‌کنم

تشنه لبان را که آب سرد به کام است
بر لبت ای تشنه‌لب هنوز سلام است

در دل ما یاد تشنگیت مدام است
آب پس از تشنه‌کامی تو حرام است

گرچه بود آب آب چشم ما

نظرات