حاج اسلام میرزایی

امان از اون لحظه‌ای که میشینه رو تنت

207
6
مظلوم ای حسین جان مظلوم...

امان از اون لحظه‌ای که می‌شینه رو تنت
چه دعوایی می‌شه سرِ غارت‌کردنت

نفس‌های آخر رو ازت می‌گیرن حسین
سواره‌ها از روی تنت راه میرن حسین

سایهٔ رو سرم فکری کن برای حرم
یا وقتی که با قاتلت رو ناقه اسیری برم

مظلوم ای حسین جان مظلوم...

آه تشنه کشتنت
با تیر و شمشیر و دشنه کشتنت
تشنه کشتنت، تشنه کشتنت

وای حسین وای حسین وای حسین...

تشنه کشتنت
با تیر و شمشیر و دِشنه کشتنت

زخمی کشتنت
دیدم تو اوجِ بی‌رحمی کشتنت

دَرهم کشتنت
واسه چند دینار و دِرهم کشتنت

پرپر کشتنت
مظلوم و بی‌یار و یاور کشتنت

*******

وسط جنجال تهِ اون گودال
روبه‌رو نگاه من شد تنت پامال

بی‌کس و تنها موندی تو صحرا
سر کهنه پیرهنت شد حسین دعوا

آه ابی‌عبدالله آه ابی‌عبدالله...

*******

آه مضطر کشتنت
دیدم پیش چشم مادر کشتنت

راحت کشتنت
یه عده هم واسه غارت کشتنت

حسین حسین...

آه محزون کشتنت
نامردا بین خاک و خون کشتنت

زنده کشتنت
با قتل صبر و با خنده کشتنت

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش