
الهی دو عالم فدای غمت داره میکُشه زینبو ماتمت چی آوردن این نانجیبا سرت مرو مادرم مادرم فاطمه(3) توی خونه از دخترت رو نگیر حسن میمیره دست به پهلو نگیر حسین داره دق می کنه گوشه ای جلو چشم ما دست به با زو نگیر مرو مادرم مادرم فاطمه(3) میدونم که خیلی دلت مضطره نگاهت به مسمار روی دره برای غم محسنت این شبا میبینم که دائم دو چشمات تره مرو مادرم مادرم فاطمه(3) نداری تَوونو شکسته پرت بمیرم که زخمی شده پیکرت با هر سرفه خونی میشه پیرهنت توی کوچه اون روز تو رو کشتنت مرو مادرم مادرم فاطمه(3)