الا مادر به قربون جمالت رُخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم کام عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت شنیدم دستهایت را بریدند شنیدم چشمِ نازت را دریدند چو طفلان این سخنها را شنیدند همه از هم خجالت میکشیدند (خداوندا علم دارم نیامد یگانه یاور و یارم نیامد)