یک شب به بیابان نجف خوابیدم

یک شب به بیابان نجف خوابیدم

[ محمدرضا میرزاخانی ]
یک شب به بیابان نجف خوابیدم
از هاتف غیب این صدا بشنیدم
ای زائرِ دل‌خسته‌ی سلطان نجف
صد سال گناهان تو را بخشیدم

حی لا یموت، شاه ملکوت
منبر خدا، شأن جبروت
صاحب علم، مرد با جنم
یا ابوتراب، شاه با صنم

یا حیدر یا حیدر...

ساقی برسان باده به کم می‌خواهم
عاشق شدم و شور و شعف می‌خواهم

من مشتعل عشق علی‌ام چه کنم
من مستم و انگور نجف می‌خواهم

الله الله، حسبُنا الله
سر در عرش، زده الله
اشهد ان علی ولی الله

پادشاه ازلی و
چهارمین نفری و
اسم مستعار الله علی بود

نظرات