یادگارِ حسنم دونه دونه نیزهها رو از تن تو میکَنم اومده بلا سرت مثل اکبر ارباً اربا شده کلّ پیکرت عمیقه، جا نیزهها داره خون میره دائم ازت بلند شو، حرفی بزن گریه داره تنت خط به خط نمیشه کاری بکنم، چشاتو وا کنی به روم بهخاطر دل عمو کاشکی میآوردی دووم عمو حسین، عمو حسین... طاقتم بریده شد زیر نعل مَرکباشون بدنت کشیده شد دَرهَمه تنت چقدر دیدنِ پیکرِ تیکّه تیکّه میده منو زجر بلند شو، تو خیمهها مادرت مونده تو انتظار صدای گریه میاد نو عروست شده بیقرار دارم میچینم تنتو دونهدونه پیش هم چهجوری من کنار بیام نبودنت رو قاسمم؟ عمو حسین، عمو حسین... پاشو اینجوری نخواب خندههای دور و بر داره منو میده عذاب کاش زره بود به تنت تا بههم نریزه اینطوری تموم بدنت نمونده، تو پام رمق قاسمم آبرومو بخر تمومه کارِ عموت پاشو این پیرمردو ببَر