چه تک و تنها چه غریبونه

چه تک و تنها چه غریبونه

[ حاج محمود کریمی ]
چه تک‌وتنها؛ چه غریبونه
یه‌نفر کنج این زندونه

اسیر این شبای تاره
روو خاک تیره، سر می‌ذاره
کسی به‌جز خدا از حالش، خبر نداره

ای صید بی‌بال‌وپر! شفیع روز محشر
دخیلُکَ آقا یاموسی‌بن‌جعفر

تووی این زندون، دیگه آزاده
بدنش روی خاک افتاده

هنوز تووی غل‌وزنجیره
رضا براش عزا می‌گیره
محاله دخترش معصومه، آروم بگیره

درای زندون واشد؛ توو آسمون، غوغا شد
شفیع این عالم، حاجتش روا شد

به عزای این غم شیدایی
دل عالم شد عاشورایی

شهیدی که لبش خشکیده
به نیزه‌ها کفن پوشیده
یه‌روز میاد تووی محشر با سر بریده

جان ابا‌عبدالله؛ منتقم آلُ‌الله
أدرکنی مولا یابقیّة‌الله

نظرات