چشم امید

چشم امید

[ حاج محمود کریمی ]
صدا زد علی که بیرون برن بمونن کنارم بنی‌فاطمه
فقط این میون کسی که باید با این‌ها بمونه علمدارمه

اباالفضل من، علمدار من
توان سپاه حسین و حسن
بیا مه‌جبین، کنارم بشین 
بده جان بابا یه قولی به من

بذار دستاتو تو دست حسین
همه هستیِ توست هستِ حسین
تو تنهاییاش، تو اون تشنگیش
امیدش به دست تو بسته حسین

اباالفضل من، علمدار من 
امیدم به دست توئه پهلوون
یادت باشه کار به هرجا رسید تا آخر کنار حسینم بمون

ابالفضل من، علمدار من
نذاری به عشقت جسارت کنن
نذاری یه وقت تا تو زنده‌ای همین کوفیا خیمه غارت کنن 

اباالفضل من، علمدار من 
یادت باشه آب آبروی توئه
یادت باشه که خود فاطمه تو اون لحظه‌ها روبه‌‌‌ روی توئه

حسینم بدون، تو اون خاک و خون
تو آتیش به قلب خدا می‌زنی
یه روزی میاد غریبِ غریب توی خاک و خون دست و پا می‌زنی

بگو دخترات مهیّا بشن 
که کعبه‌نِی از دشمنا می‌خورن
تو اون ازدحام میاد خواهرت سرت رو جلوش از قفا می‌بُرن

حسین ...

نظرات