هر چند غل جامعه بر پیکر داشت بر تنش باغ گل لاله و نیلوفر داشت مثل گودال دچار کمیِ جا شده بود فرقش این بود فقط سایهی بالاسر داشت خاک زندان مثل خاک کربلا سوزان نبود لااقل تا لحظهی آخر تنت عریان نبود بر روی جسمت دگر ردّ سُم اسبان نبود یا دگر آقا سرت از شاخه آویزان نبود نیزهای را در گلوی تو فرو کردند؟ نه! با سر نیزه تنت را زیر و رو کردند؟ نه! لطف زنجیر همین بود که عریان نشود دختری داشت ولی روسریاش دست نخورد دختری داشت ولی دختر او معجر داشت