کاشکی بذارم روی پات آقا سرم رو پیش تو باشم نفسای آخرم رو دلم میخواد روزی بشه تا که بتونم امسال بیارم کربلا من مادرم رو خیلی دلم گرفته یک عالمه غم دارم آخ که چقدر حرف نگفته با حرم دارم حالم اصلا حوب نیست حس میکنم آشوبم یه کربلا تو زندگیم این روزا کم دارم جز مسیر روضه هات بیا و پامو پس بکش رو سر منم به جون مادرت یه دست بکش نفسم گرفته و بهم هوا نمیرسه ببرم به کربلا بگو حالا نفس بکش امام حسین ...