سلام ای مظهر ایمان [سلام ای باطن قرآن] سلام عالم و آدم به تو ای شاه شهیدان (پریشانِ، عزایت شد، تمام عالم امکان سلامُ الله، علی المظلوم، سلامُ الله علی العطشان۲) ۲ (حسین جانم حسین جانم)* (ندارم تاب جدایی به جانم شور و نوایی) ۲ مهیای سفرم من رسیده وقت رهایی دگر عمه، رهایم کن، که عالم گشته آشفته میان نیزه و شمشیر، عمویم بین خون خفته۲ (عمو جانم عمو جانم)* امان از این همه پَستی چرا بر سینه نشستی؟! بمیرم آینهاش را به سنگکینه شکستی نکِش خنجر، به حلقومش، که آن را عمه بوسیده سرش را، برنگردان که، به سمت خیمه چرخیده۲ (عمو جانم عمو جانم)**