ما نوجوونا، وارثِ نونِ حلاليم از بركت امام حسين، هنوز زلاليم قبلِ تولد، روضهها رو دوره كرديم فكر نكنيد تو عاشقی، كم سن و ساليم (تو گوش ما هنوز صدای مادره شبا شهادتنامهمون زير سره) آروم نميگيره چرا تاب و تب ما با خاكِ غيرت وا شده مُهرِ لبِ ما از روزي كه خوندن نوشتن ياد گرفتيم لبيكّ يا زهرا شده مشق شب ما (روزا تو دستِ ما كتاب و دفتره شبا شهادتنامهمون زير سره) دريای طوفانیِ دنيا بیامونه با موجای وسوسه انگيز زمونه حضرت قاسم مثل ما يه نوجوونه كشتیِ اون ما رو به ساحل ميرسونه (طعمِ شهادت از عسل شيرينتره شبا شهادتنامهمون زير سره) كوه اگه جابجا بشه ما استواريم زمين به آسمون بياد ترسی نداريم دست به علی داديم كه تا آخر بمونيم به دشمن علی بگيد ما ذوالفقاريم (معلم ما قاسمِ دلاوره شبا شهادتنامهمون زير سره) ما مثل قاسم تا دَمِ آخر میمونيم شاگرد اون معلمای غرقِ خونيم دشمن اموننامه بده با قصد ذلت مثل ابوفاضل سرِ جاش مینشونيم (دستای ما تو دست اون آبآوره شبا شهادتنامهمون زير سره)