غم گرفته دلمو کوفه میگیره حسین جان همهی حاصلمو سرده خاکش چقده حال و روزمو تو محملم نگاه کن چه بده رسونده جونم رو لب این بیابون و حال و هواش نگاه کن بیتاب شدم اهل جنگن همه مردماش شنیدم از مادرمون ازت جدا میشم حسین خدا نیاره اون روز و بری تو از پیشم حسین وای حسین غریب... **** بیقرارتم حسین بگو چند روز دیگه آخه کنارتم حسین دق نده خواهرتو سخته واسم روی نیزهها ببینم سرتو نمیشه باور کنم من نبودت دور و بَرَم محاله دوریم ازت سایتو کم نکن از سرم نذار ببینم غمتو زینبو بیچاره نکن با رفتنت حرم رو تو بیابون آواره نکن وای حسین غریب... **** گفته مادرم برام میبرن سرت رو بین قتلگاه پیش چشام میریزن روی سرت زیر دست و پاها میمونه تموم پیکرت ندارم هیچ حس خوب من به این سرزمین ذرهای امون از اون ساعتی که میریزن سرت عدهای جلو چشم من تو رو به قتلگاه میکشنت با لب تشنه پیش آب حرومیا میکشنت وای حسین غریب...