طپش طپش زدن قلب ما حسین حسین

طپش طپش زدن قلب ما حسین حسین

[ محمدحسین پویانفر ]
طپش طپش زدن قلب ما حسین حسین
پناه نوکر بی دست و پا حسین حسین
کسی که گریه کنش شد دگر چه می‌ خواهد
نوشته ایم بجای دعا حسین حسین
خدا سپرده همه چیز را به دستانش
سر قنوت بگو با خدا حسین حسین
بگو به حرمت نام حسین یا عباس
بگو به حرمت عباس یا حسین حسین
اگر نبود که دنیای ما جهنم بود
رفیق بی کلک هر گدا حسین حسین
تمام لذت گهواره تا شب قبرم
چه ابتدا و چه در انتها حسین حسین
صدای من که بگیرد فدای حنجره ات
همیشه میزنم آقا صدا حسین حسین
خودت بگو چه کند خواهر تو بعد از تو
تنت به خاک و سرت نیزه ها حسین حسین
به طوس رفتم و ناله زدم غریب غریب
ندا رسید ز سوی رضا حسین حسین
شاعر: سید پوریا هاشمی
 ***
من تو رو دارم هیچی نمیخوام کرب و بلاته آخر دنیام
من نمیدونم چقدر تو خوبی هوا تو کردم دم غروبی
مهربون تر از بابامی تو همونی که میخوامی
ته هر لطف و مرامی یه کلام آخه آقامی
آقامی همه دنیامی
به خدا رویامی همه جا باهامی
****
حسرت من شد یک حرم آقا با پدر و با مادرم آقا
غریق رحمت کن پدرم رو داده نشونم راه حرم رو
چقد از حرم شنیدم از تو دلبرم شنیدم
اولین بار اسمتو از لب مادرم شنیدم
آقامی همه دنیامی
به خدا رویامی همه جا باهامی
***
نجمه در خیمه پریشان شدنت را چه کند
یک حرم چاک گریبان شدنت را چه کند
گفت دنبال تو عمه چقدر ماه شدی
حسرت مثل حسن جان شدنت را چه کند
سعی کردم که نفهمند چه شد با تو عمو
قد عباس نمایان شدنت را چه کند
بی زره رفتی و عباس به قربانت رفت
حال ای حنجره قربان شدنت را چه کند
اینقدر چنگ مزن روی زمین پیش حسن
پدرت دست به دامان شدنت را چه کند
دیدم انگشت به دندان شدن لشکر را
مانده بود این همه طوفان شدنت را چه کند
کاش میشد که نفهمند یتیمی که نشد
نیزه هم ماند خرامان شدنت را چه کند
با همین پیروهن ساده تو را چشم زدند
سنگ فهمید به میدان شدنت را چه کند
آنقدر خورد که دندان تو را با خود برد
سنگ دانست که خندان شدنت را چه کند
هی سپاه از روی تو رد شده و بر میگشت
حال این دشت فراوان شدنت را چه کند
سینه ات نرم که شد مادرم آمد اما
مادرم پاره‌ قرآن شدنت را چه کند
خوش دلم بود عزیزم ضربانم باشی
نوجوانم نشد آخر که جوانم باشی
شاعر: حسن لطفی
mohjat_net

نظرات