طنین نعره‌ی من می‌دهد نوید

طنین نعره‌ی من می‌دهد نوید

[ روح الله رحیمیان ]
طنین نعره‌ی من می‌دهد نوید
عمو غمت مباد، که ابن الحسن رسید

نگو بمان دم خیمه، که زود می‌آیی
حراس دارم از این وعده و وعید عمو

بی صفتان لا افارقُ عمی
چگونه پیش دو چشمت شهید شود عمو

هزار و نهصد و پنجاه حفره وا شده
نمی‌شود که در آغوش تو پرید عمو

نوحو علی الحسین، که لب تشنه جان سپرد
بیش از هزار و نهصد و پنجاه زخم خورد

نوحو علی الحسین، که ذبحش حرام بود
چشمان او هنوز به سوی خیام بود

حنیث و اخنص و اسحاق دوره‌ات کردند
تو یک نفر وسط اینهمه پلید عمو

ادای تشنگی‌ات را یکی درآورده
ببین که کار تو آخر کجا کشید عمو

محاسن تو، به چنگال شمر افتاده 
همان که از غم اکبر، شده سپید عمو

سنان مست، خدا از زمین برَت دارد
به پهلوی تو زده ضربه‌ی جلیل عمو

قنفذ از راه از آن لحظه که آمد، میزد
تازه می‌کرد نفس را و مجدد میزد

وای از دست مغیره، چقدر بد میزد
جای هر کس که در آن کوچه نیامد میزد

جلوی چشمام زدنت، مردای بدنام زدنت
کی می‌دونه درد منو، جلو رفیقام زدنت

سپر نیاز نداری، هنوز دستم هست
بگو چه می‌شود این را، اگر برید عمو

دهان حرمله را، یک نفر بگیرد کاش
چه حرفهای بدی، گوش من شنید عمو

بودم اما جلو نمی‌رفتم
شمر آنقدر بد دهن شده بود

هر چه او بیشتر صدا میزد
بیشتر می‌زدند زینب را

تیغشان مانده بود در گودال
با سپر می‌زدند زینب را

یک نفر در میان گودال و
صد نفر می‌زدند زینب را

گمان کنم که سه سعبه، رفیق مسمار است
مرا که دوخت به تو، مادر تو دید عمو

صدا شکستنت بود
دری که من ساختمش، چرا روی تنت بود

مسمار را خودم زده بودم به تخته‌ها
باید بمیرم آه شیمان شدم

همین که زیر سم اسبها کشیده شوم
شبیه قاسم تو می‌شوم رشید عمو

بیا به‌خاطر فردای عمه گریه کنیم
خدا کند نرود مجلس یزید عمو

یک سال و نیمه که میده عذابم
من غصه‌دار مجلس شرابم

رقیه‌ات بود، ربابم بود
کنار سر جامی از شرابم بود

ای با غریبه‌های جهان، آشنا حسین
ای عهده‌دار مردم بی دست و پا حسین

نظرات