سلام ای در غریبی بی‌قرینه

سلام ای در غریبی بی‌قرینه

[ حاج اسلام میرزایی ]
سلام ای در غریبی بی‌قرینه
غریب دوم شهر مدینه

وای حسن وای حسن...

ای که در کوچه‌ها افتادی
زیر دست و پا افتادی

******

چهل تا بی‌حیا
بی خبر از خدا
می‌زدنت تو را
چرا چرا

وای مادر...

******
مرا ای کاش ای مادر از آن کوچه نمی‌بردی
من آن صحنه نمی‌دیدم تو هم سیلی نمی‌خوردی

وای مادر ...

******
در وسط کوچه تو را می‌زدند 
کاش بجای تو مرا می‌زدند 

وای مادر...

وا اُماه...

******

دست عدو بزرگتر از صورت من است
یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه‌ام 

وای حسین...

نظرات