سلام ای در غریبی بیقرینه غریب دوم شهر مدینه وای حسن وای حسن... ای که در کوچهها افتادی زیر دست و پا افتادی ****** چهل تا بیحیا بی خبر از خدا میزدنت تو را چرا چرا وای مادر... ****** مرا ای کاش ای مادر از آن کوچه نمیبردی من آن صحنه نمیدیدم تو هم سیلی نمیخوردی وای مادر ... ****** در وسط کوچه تو را میزدند کاش بجای تو مرا میزدند وای مادر... وا اُماه... ****** دست عدو بزرگتر از صورت من است یک ضربه زد کبود شده هر دو گونهام وای حسین...