ای عمو یک دم بدار از جنگ دست زیر سم مرکب اعضایم شکست **** حسین... تو آن نهای که جواب عموی خویش نگویی لبان تشنهی تو نیروی جواب ندارد ز من بگو به گلچین تلاش بیهوده کردی گلی که آب نخورده دگر گلاب ندارد ذبیح پای به زمین سود و آب یافت ولیکن (مسای پا که عمو دسترس به آب ندارد)۲