آخه تا کِی چشم‌انتظاری؟

آخه تا کِی چشم‌انتظاری؟

[ سید امیر حسینی ]
آخه تا کِی چشم‌انتظاری؟ 
پس کِی میایی که رو چشام قدم بذاری؟

دنیا زمستون شده برگرد
بیا که جون به لب شدم تو بی‌قراری
آخه تا کِی چشم‌انتظاری؟ 

من و حیرت، من و دربه‌دری
عصرای جمعه من و خون‌جگری
پس کِی می‌رسه از تو خبری؟

ببین آقا که با فریاد دعای ندبه میگه برگرد
جانِ جهان، به نفسی انت، برات می‌میرم دیگه برگرد
****
دل صبورت چی کشیده؟
کشته ما رو ارثی که به شما رسیده
ارثیه هیزم مگه می‌شه؟ 
گوش ماها شنیده و چشم تو دیده
دل صبورت چی کشیده؟

چوب و آتیش، اولِ روضه و 
درِ تو کوچه گُر گرفت خیلی زود
چی شد مابین خاکستر و دود؟

درو مادر نگه‌داشت و خودش رو با بچه سپر کرد
اما لگد خورده دَر و کار خودش رو میخِ دَر کرد
****
گل رنگِ نیلوفر نمی‌خواد
آتیش و خاکستر نمی‌خواد
وا کردنِ راهِ یه خونه
آوردنِ لشکر نمی‌خواد

وقتی با لشکرِ اوباش اومد
آتیش و همهمه همراش اومد
جوری زد لگد به زهرای من
که صدای استخوناش اومد

به جونِ باغِ من با تیشه افتاد
نهال هستی‌ام از ریشه افتاد
الهی بشکنه پای حرومی
یه جوری زد که بار شیشه افتاد

اون که از پا افتاده دنیامه
اون که داره جون میده زهرامه

مونده رو دَر خونِ شقایق
باید از این غصّه کنم دق
آینه وقتی که تَرَک خورد
دیگه نمی‌شه مثل سابق

شبا از درد که بیدار می‌شه
دنیا پیش چشم من تار می‌شه
چی سرش اومده که موقع
پا شدن دست به دیوار می‌شه

میون خونه‌مون سوزِ خزونه
فقط گریه تسلّی‌بخشمونه
میون سجده‌ها با گریه می‌گم
الهی فاطمه زنده بمونه

بی‌فاطمه دنیا قفس می‌شه
دیگه علی بی‌هم‌نفس می‌شه

نظرات