رو خاکا افتادی و دست نداری علمدار من بلندشو ماه حرم دیگه کی میشه غمخوار من چجوری کشتنت مگه وا شده از هم بدنت علقمه میده بوی خون چه نامرتبِ تنت (وای پناه حرم، پناه حرم، پناه حرم) ۴ علم افتاده زمین اینجوری نخواب و غربت حسینت و ببین بیقرار زینبم فکر غارت حرم جونمو آورده لبم تمومه کارم دیگه لشکری روبهروی منه میون این دشمنا صحبت از آبروی منه مصیبت بزرگیِ نبودنت برا حرم نزار با خولی و سنان بره اسیری خواهرم (وای پناه حرم، پناه حرم، پناه حرم) ٢ با چه رو برم حرم خبر شهادتت رو واسه خیمه ببرم خیلی سخت واسشون چون که دشمنا نمیدن به مخدرات اَمون یه حرفی چیزی بگو تا که آروم بگیره دلم اباالفضل پاشو بریم رفتن تو میشه قاتلم نزار بخنده دشمنم به حال و روز مضطرم فدا سرت اگه نشد که دست پر بیای حرم وای پناه حرم، پناه حرم، پناه حرم