دلخونم

دلخونم

[ مازیار طاولی ]
دلخونم، کاشکی بیاد سرم بلای تو
کاشکی می‌شد تو قتلگاه بودم
به زیر دست و پا به جای تو

کاش جون می‌دادم امّا به جاش، تنِ تو بی‌کفن نمی شد
تو کرب‌وبلا دعوا سرِ یه کهنه پیروهن نمی‌شد

مَن آغلیارام زهرا دییر، (حسینیم وای)٣
قانلی سینه دَن نالَه گَلیب، (حسینیم وای)٣

حسینیم وای، حسینیم وای...
****
گریونم، تن تو مونده روی این صحرا
با دستای شکسته و زخمی
اومد تو رو کفن کنه زهرا

داره می‌گه مادر بمیرم، حسینِ من شدی تو بی‌سر
شرمنده اگه دیر اومدم، کنار تو غریبِ مادر

صحرا دَه بِلَه یاتما غریب، (حسینیم وای)٣
دور زهرا سَنَه سو گتیریب، (حسینیم وای)٣

حسینیم وای، حسینیم وای...

نظرات