در زیر آفتاب ببین سوختی رباب

در زیر آفتاب ببین سوختی رباب

[ محسن عرب‌ خالقی ]
در زیرِ آفتاب ببین سوختی رُباب2
خیره مَشو به آب ببین سوختی رُباب

شرمنده‌ام کنارِ تو از رویِ مادرم2
شرمنده‌ات شدیم عروسِ برادرم2

خود را کمر خمیده بر این راه می‌کِشی
مویت سفید شد چقدر آه می‌کِشی

لَختی بیا به سایه‌ی این نخل‌ها رُباب
دیگر بس است ماندن تو زیر آفتاب

بس کن رُباب سربه سر غم گذاشتی
اصلا خیال کن علی‌اصغر نداشتی2

گهواره نیست دست خودت را تکان نده
قنداقه نیست دست خودت را تکان نده
پیراهنی که تازه خریدی نشان نده

بس کن رُباب حرمله بیدار می‌شود ۲
سهمت دوباره خنده‌ی انظار می‌شود

نظرات