خیبر و خندق و صفّین و اُحُد را دیدیم

خیبر و خندق و صفّین و اُحُد را دیدیم

[ امین قدیم ]
خیبر و خندق و صفّین و اُحُد را دیدیم
و زمین‌خوردنِ عَمْرِ عَبدِوَد را دیدیم
دست ما نیست اگر سجده به ایوان کردیم
ما در آیینه‌ی این مرد، خدا را دیدیم

علّت باران و طوفان و شأن الرّحمن و
قرآن و میزان و جانان حیدر

ای شَهِ مردان، ای بلاگردان
صاحب ایوان، شأنِ تو قرآن
دلبرم حیدر، رهبرم حیدر، سَرورم حیدر
من غلامِ غلامِ قنبرم حیدر

یا علی، یا علی... 
****
شهریاری و جهانداری و بی‌مانندی
با دو انگشت در از قلعه‌ی خیبر کَندی
بی‌زره می‌روی و معرکه را می‌گردانی
داد از آن دَم که تو سربند به سر می‌بندی

خواجه‌ی لَوْلاک و مافوق ادراک و
بی‌باک و چالاک و محشر حیدر

ای یَدِ بیضا، ناجیِ موسی
منجی نوح و نفَس عیسی
مرد نام‌آور، واقعا محشر، زینت منبر
من غلامِ غلامِ قنبرم حیدر

نظرات