خوشبوترین گلاب کربلایم شیواترین نوای نینوایم با دست کوچکم، گره وا کنم علیاصغر مشکلگشایم کَشتیِ حسین را، من ناخدایم پدر لب تر کند، جانانه آیم انا علی ابن حسین... من نوهی فاطمه و بوتراب جان حسینم و عزیز رباب خوانده مرا برای میدان پدر میدهمش به یک اشاره جواب پاره کردم پرِ قنداقهها را بگو حرمله بین، شش ماههام را