حق دارم که اسمتو با گریه بگم حسین

حق دارم که اسمتو با گریه بگم حسین

[ وحید شکری ]
حق دارم که اسمتو با گریه بگم حسین 
عشق تو الی الابد توو خون و رگم حسین

هرچی غیر عشق تو، توو قلبم اضافیه
 از دنیا برای من، لبخند تو کافیه

همه‌کسمی، مگه میشه دل به غم تو ندم 
دوباره آقا، اومدم و پیش تو زانو زدم 
می‌باره چشام، یعنی راه نوکریتو بلدم
حسین، حسین، وای...

چی دیده مگه گدا، از تو غیر معرفت 
من تو عمر نوکریم، خوشبختم با تو فقط

هرجا اسم کربلاست، اونجا جنت منه 
زهرا میشه ضامنِ، هرکی سینه می‌زنه

قراره دلم، همه جوره پشت و پناه منی
الهی فدات، جونمو بگیر توی سینه زنی 
می‌میرم آقا، دست رد اگه به سینم بزنی
حسین، حسین، وای...

زیره منت کسی، نیستم جز امام حسین 
هرجا می‌گیره دلم، می‌خونم امام حسین

کاشکی حاجت منم، یک روزی روا بشه 
یعنی مدفن منم، خاک کربلا بشه

یعنی می‌رسی، سرمو بگیری رو پای خودت 
منو مثل حر، جا بدی تو صحن و سرای خودت 
میشه دلمو ببری تو حال و هوای خودت

نظرات