توکّل می‌کنم

توکّل می‌کنم

[ وحید شکری ]
توکّل می‌کنم
به پَر قُنداقه‌ای امشب توسّل می‌کنم
زیارت می‌کنم
اهل عالَم رو به این مهمونی دعوت می‌کنم

بَه‌بَه چه شب رؤیایی، چه ماه زیبایی
چشم حسودا کور، عجب چشمای شهلایی

مردِ مردا اومده، درمونِ دردا اومده
برکت امروزم و امّید فردا اومده
از عسل شیرین‌تره، از هر دو عالَم سرتره
مُرده هم جون می‌گیره چون که مسیحا اومده

یا اباعبدالله، حسین اباعبدالله...

*****

دارم در می‌زنم
من مثل فُطرس شدم دورِ سرِش پَر می‌زنم
خوشه حال دلم
لطف ذات حق‌تعالی شد دوباره شاملم

بَه‌بَه چه نوری تابیده، کی مثلشو دیده
یه تیکّه ماهه روی دستِ زهرا خوابیده

یکی‌یک‌دونه رسید، عزیزِ دُردونه رسید
اون که ذکر قطره‌قطره‌های بارونه رسید
روی ماهش حیدره، طرز نگاهش حیدره
تو بگو اصلاً دو تا چشم سیاهش حیدره

یا اباعبدالله، حسین اباعبدالله... 

*****

چه دلبندیه این
پنج تن آل عبا رو تو بیا یک‌جا ببین
عجب شوری به پاست
سفره‌دارِ سفره‌ی امشب، علیِ مرتضاست

بَه‌بَه محشر شده غوغا، حیدر شده بابا
شخصاً می‌ده عیدی‌هامونو حضرت زهرا

طیّب و پاک اومده، خورشید افلاک اومده
روشنِ عالَم ببین، مافوق اِدراک اومده
چشماشو می‌چرخونه، یه عالَمو می‌گردونه
روزیِ ما رو فقط امام حسین می‌رسونه

یا اباعبدالله، حسین اباعبدالله...

نظرات