بگو که یک شَبه مردی شدی برای خودت و ایستادهای اکنون روی پای خودت نشان بده به همه چه قیامتی هستی و باز در پیِ اثبات ادعای خودت از آسمانیِ گهواره روی خاک بیفت بیفت مثل همه مردها به پای خودت (پدر قنوت گرفته تو را برای خدا) ۲ (ولی هنوز تو مشغول ربنای خودت) ۲ که شاید آخر سیر تکامل حلقت سه جرعه تیر بریزی درون نای خودت یکی به جای عمویت که از تو تشنهتر است یکی به جای رباب و یکی به جای خودت بده تمام خودت را به نیزهها و بگیر برای عمه کمی سایه در ازای خودت و بعد، همسفر کاروان برو بالا برو به قصد رسیدن به انتهای خودت و در نهایت معراج خویش میبینی که تازه آخر عرش است ابتدای خودت سه روز بعد در افلاک دفن خواهی شد کنار قلب پدر خاک کربلای خودت