بوی سیب

بوی سیب

[ حاج محمود کریمی ]
بوی سیب حرمت سمت سحر می آید 
قطع این فاصله از دست تو بَرمی آید 

روز و شب كار شما گریه شده می دانم 
باز از دامنتان بوی جگر می آید 

كاشكی قدر بدانیم جوانی ها را 
زود بر شاخه در این فصل ثمر می آید 

تا نشستیم در این حلقه سر مجلس ما 
مادری دست گرفته به كمر می آید 

روزها سایه نشین حرم خورشید است 
هر كه در سایه ی این بیرق اگر می آید 

شب عاشورایی پیش تو دم می گیرم 
عاقبت غربت این جمع به سر می آید 

تا كه آبی بزند بر لبِ لب تشنه ی ما 
مادر سینه زنان زود ز در می آید 

كفنم پیرهن مشكی من كاش شود 
رنگ مشكی به كفن هم چه قدر می آید

نظرات