
بنویسید شب تار سحر میگردد یک نفر مانده از این قوم که برمیگردد برمیگردد آیینهی خدا برمیگردد تکرار مرتضی برمیگردد خونخواهِذکربلا صَدَقَ الله میآید که دامانِ پاکش بگیری میآید که باید به پایش بمیری شیعه تنهاس المُستَغاث بحق العباس المُستَغاث... **** بنویسید که دردیم و پِیِ درمانیم بنویسید که ما در به درِ سلطانیم سلطان من، بهتر ز جان من سلطان من، نام و نشان من سلطان من، کهفِ امان من، سلطانم فقیرم، فقیرم که شاهم تو هستی ببین بیپناهم، پناهم تو هستی رضا جان... **** از ازل دل به تو ای صاحبِ ایران بستیم ما گرفتارِ تو ای شاه خراسان هستیم آقای من، درد و دوای من آقای من، ذکر شفای من امضا کن تو کرب و بلای من، سلطانم به قلبم نوشتم، سِرِشتم تو هستی رضا جان رضا جان بهشتم تو هستی رضا جان... **** ظلم به سر میرسد ای یار از او خبر میرسد ای یار او میآید تکیه به دیوار حرم میزند او میآید قدم به چشمانِ تَرَم میزند او میآید او میآید مَتی تَرانا و نَراک یابنَ الحسن روحی فِداک..