ای قوّت قلب حسین، ببین دل کباب و نگاه بکن حرمله با نالههای رباب و بعد تو سهم من دیگه، درد و غم و عذابه سر تو روی نی سرِ من مجلس شرابه تازه رخ خواهرمون داداش میشه کبودی نمیشه باورم بره محلّهی یهودی یک زینب و یه باغ لاله و پر از شکوفه با دست بسته میبرند تو کوچههای کوفه کارم تمومه بعد تو ای باوفا ابالفضل چیکار کنم بی تو عموی بچّهها ابالفضل تو که برای لشکرم فرمانده و امیری اگه بری زینب و میبرنش اسیری جیگرمو آتیش زده این خنده و اشارهها همه نگاهها افتاده به سمت گوشوارهها *** ای ساقی لب تشنگان پاشو علمدار حرم