از کجای مقتلت بخونم آخ حسین جان دردت بجونم چی بگم بند اومده زبونم آخ حسین جان دردت بجونم دم غروبه جسمت زیر سنگ و چوبه یکی به سینه روی تل داره میکوبه حرم تو وسط آتیشه داره پیکر او غارت میشه آخه کی فکرشو میکرد یه روز خواهرت همسفر خولی شه وای من وای من ای حسین ---- از کجای مقتلت بخونم آخ حسین جان دردت بجونم آخه گریه نمیده امونم آخ حسین جان دردت بجونم سرت شلوغه دور پیکرت شلوغه نگاه به خیمهت سمت خواهرت شلوغه درست سه ساعت هی زخمت زدن به نوبت چه قتل صبری راه انداختن این جماعت روی خاکا بدنت افتاده شده پیکرت مثل سجاده برا تشییع تو ده مرکب با چل تا نعل تازه شد آماده وای من وای من ای حسین