یک جلوه کرد نور منوّر درست شد نورش تلألو کرد، و گوهر درست شد از گرد و خاکِ مقدم او زَر درست شد بهر ثَناش این همه منبر درست شد محبوبهای به هیبت حیدر درست شد یا ذوالجلال رکن جلال آفریدهای اعجوبهی وقار و کمال آفریدهای او را فقط برای سه سال آفریده ای یعنی برای کار محال آفریده ای پیغمبری زِ نسل پیمبر درست شد سَر می دهند پای تو ایل و تبار ما وفق مراد میشود این روزگار ما کَر شد دو گوش عالم و آدم زِ جار ما افتاده دست دختر ارباب کار ما او لطف کرد و مشکل نوکر درست شد یک یا رقیه گفتهام و جان گرفتهام آشفته حال بودم و سامان گرفتهام از دست این کریمه خودم نان گرفتهام نذر سه ساله سفرهی احسان گرفتهام نذرم قبول حاجتم آخر درست شد