یکی ته گودال لباستو پرت کرد

یکی ته گودال لباستو پرت کرد

[ حسین ستوده ]
یکی ته گودال لباستو پرت کرد
شلوغیِ خیمه حواستو پرت کرد
 
عذاب کردنت، منعِ آب کردنت 
شبیه گندم ری آسیاب کردنت 

قربون صدا زدنت خیلی بی‌هوا زدنت 
حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت 

من سر قرار اومدم، توی نیزه‌زار اومدم 
از تو دل نکندم حسین، با خودم کنار اومدم 

تا چشمم کار می‌کنه نیزه نیزه نیزه نیزه می‌بینم 
داره با تو چی کار می‌کنه نیزه نیزه نیزه نیزه می‌بینم

کی دلش اومد بزنه زیر و رو شدی 
پشت و رو شدی جلو چشمای رقیه

کی دلش اومد بزنه کی اومد لگد بزنه 
یه نفر یه حرفی به این شمر نابلد بزنه
 
رو خاک داغ کربلا کشته کشته کشته کشته می‌بینم 
من دفنه اهل القری کشته کشته کشته کشته می‌بینم
حتی بالای نیزه‌ها کشته کشته کشته کشته می‌بینم 

خسته بودی تشنه بودی 
آخ بمیرم برات گرسنه بودی 

حسین وای، وای...

نظرات

علیعلی

یا امام حسین علیه السلام الان باید حسین زمان را تنها نزاریم یا صاحب الزمان ارواحنا له الفدا

یا اباعبدالله 😭